من و خرسی صورتی

در جست و جوی عشق

من و خرسی صورتی

در جست و جوی عشق

نقاش گم نام فاطمه خانی


میگن که :


" اگر توانستی نفهمی میتوانی خوشبخت باشی‌ " - دکتر شریعتی


" آدما اونطور نیستن که ادعاشو دارن " - دیالوگ یک فیلم


" در نهایت خوشبختی حسّ خوشبختی به سراغت نمیاید اگر بفهمی ؛


دریا با من بخار میشود

کوه سر به زیر میبرد از غمم

باد نمیوزد برایم

خورشید نمیاید به دیدارم

ماه در روز نمایان میشود

همه از ماه و خورشید و باد و کوه و دریا به هلهله در می‌آیند

کاش میفهمیدند  این هلهله از اه بر آماده" - نقاش گم نام فاطمه خانی

نظرات 4 + ارسال نظر
بنده ای از بندگان خدا... سه‌شنبه 30 شهریور 1389 ساعت 12:37 ق.ظ

اهم... بله!

موفق باشی

تافا سه‌شنبه 30 شهریور 1389 ساعت 12:40 ق.ظ http://www.taafaa.blogfa.com

فرصت ناب کبوتر شدن از آن من است
زاده روح من و طبع غزلخوان من است

درود بر شما دوست گرامی
از شما دعوت میکنم تا از خلوتکده ام با نام "فرصت ناب کبوتر شدن" حاوی اشعار حقیر دیدن فرمایید؛

التماس دعا
یا حق [گل][بدرود]

www.taafaa.blogfa.com

محمد رضا سه‌شنبه 30 شهریور 1389 ساعت 12:44 ق.ظ

ابجی جونم چرا این خرسی جای صورتی سیاه؟

[ بدون نام ] سه‌شنبه 30 شهریور 1389 ساعت 12:46 ق.ظ

هلهله طبیعت تسبیح و ذکر خالقشان است
شاید نهیبی بر ما می زنند که فراموش کرده ایم از خالقمان یاری بگیریم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد