من و خرسی صورتی

در جست و جوی عشق

من و خرسی صورتی

در جست و جوی عشق

آرزوها تک به تک برآورده می شوند و من ناشکر

به نام خداااااااااااااااااااااا

همون خدااایی که هی باهاش قهر می کنم، بعد پشیمون میشم، بعد اونم چون خیلی مهربونه می بخشه.

آرزوهای آدم تک به تک اتفاق می افتند:

- فوق لیسانس

- هنر خوندن

- شغل خوب داشتن

- مدیر شدن

- 206 خریدن

همه آینها واقعی شدن اما من ناشکر می شم گاهی.

بقیشم یواش یواش واقعی میشه، من می دونم


عزیزاااااا،

در پیچ و خم زندگی گاه احساس خمیدگی و خستگی مرا بد خلق می کند، از من نرنج، که می دانم دل بزرگی داری

گاه زبانم به تلخی می چرخد، اما تو در همان لحظه از قلبم با خبری

پروردگارا

امید و پناهم

مرا دوست بدار و قلب کوچک و لوس مرا در پناه خودت سپید و پاک نگهدارد.


آنچنان روحم آرام و است و جسم سرگردان که گویی در برزخم

با یاد پرورگار


بار الاها..


آنچنان روحم آرام و است و جسم سرگردان که گویی در برزخم.


سراسر در تلاشم تا تو راضی باشی و من آسوده.


تو پناه منی ، آرامش منی ، آسایش منی ... دوستت دارم .

خیلی وقته که نبودم


دلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــم تنگه :-ناراحت